هرم نیاز های مزلو راهی برای رسیدن به خودشکوفایی
فهرست مطالب
- سلسله مراتب نیاز های مزلو
- نیاز فیزیولوژیک
- نیاز به امنیت
- نیاز به تعلق
- نیاز به احساس عرت نفس
- نیاز به خودشکوفایی
در این متن خواهیم خواند
در این نوشتار به بررسی نظریه مزلو در باب خودشکوفایی میپردازیم و سلسله مراتب این نیاز ها را نام برده و بررسی خواهیم کرد.
اگر آگاهانه تصمیم بگیرید از آنچه که قابلیت اش را دارید کم تر شوید، بگذارید به شما هشدار بدهم که باقی عمر ناشاد خواهید بود.
«ایبراهام مزلو»
ایبراهام مزلو از نخستین روان شناسانی بود که پذیرای افکار و اندیشه های ارسطو در زمینه ی خودشکوفایی و کام روایی شد و هم او بنیان گذار سنت فکری انسان گرایانه در روانشناسی نوین محسوب میشود. وی باور داشت که روانشناسی علاوه بر رنج و تیره ورزی های انسان، باید به عرصه سلامت روانی ورود کند، چه آنچه از دید از دید او موضوع اصلی این علم جز این نبود.
مدت ها بود که روانشناسی اهداف و علایق خود را در زوایای تاریک زندگی بشر جستجو میکرد. برخلاف طرفداران نظرات فروید، که برنقش انگیزه های غیر منطقی مرتبط با پرخاش و مسائل جنسی تاکید میکردند، مزلو طبیعت انسانی را مثبت و خوب قلمداد میکرد و آن را بستر و محمل انگیزه های پسندیده و شرافت مندانه می انگاشت. نیاز های اساسی انسان باید برآورده شوند. اما بخشی از وجود ما هم دوست دار زیبایی، عدالت، عشق و دیگر جلوه هایی است که مزلو آن ها را انگیزه های برتر یا فراانگیزه می خواند. این جلوه ها را میتوان به چشم نیاز هایی در طلب برآورده شدن دید.
در این مکتب نیاز های شناخته شده ای همچون گرسنگی، نیاز به امنیت و دوستی، در مجموع نیاز ها یا انگیزه های نقصان یا کمبود خوانده میشوند. این نیاز ها بخش اعظم زندگی ما را تشکیل می دهند و از میان ما آنان که خوش اقبال ترند به این نیاز ها پاسخ مناسب گفته و به سطح بالاتری از عملکرد میرسند. از دید مزلو بخش های بخش عالی تر وجود انسان تا زمانی که نیاز های اساسی تر او تا حدود قابل قبولی مرتفع نشده اند، مجال بروز نخواهند یافت.
مبنایی ترین و ابتدایی ترین نیاز های انسان، نیاز های فیزیولوژیک جسمانی هستند. تا زمانی که غذای کافی برای خوردن و لباس کافی برای پوشیدن در اختیار نداشته باشیم، بعید به نظر میرسد بتوانیم به مسائلی چون هنر، صلح جهانی یا گرم شدن کره زمین فکر کنیم. اما زمانی که بتوانیم به این نیاز های اساسی فیزیولوژیک پاسخ مناسب بدهیم بر سکوی دوم نیاز های نقصان که مزلو آن را مرحله ی نیازبه ایمنی و امنیت می خواند، قدم می نهیم. در زندانی که خشونت و پرخاش از در و دیوار میبارد، در میدان جنگ در تاریکی بی خانمانی و کودکانی که از والدین خود محروم بوده اند یا فاقد احساس امنیت بوده اند نمیتوانند سالم رشد کنند.
انسان حیوان اجتماعی است. مزلو به این نیاز اجتماعی « نیاز به تعلق داشتن و محبت» می نهد. انسان ها اساسا نیاز دارند که دوست داشته شوند و جزئی از یک نهاد یا واحد اجتماعی چون خانواده گروه یا دسته باشند.
اگر آگاهانه تصمیم بگیرید از آنچه که قابلیت اش را دارید کم تر شوید، بگذارید به شما هشدار بدهم که باقی عمر ناشاد خواهید بود.
«ایبراهام مزلو»
نیاز بعدی از منظر ویلیام جیمز «نیاز به احساس عزت نفس » میرسیم. ما انسان ها نه تنها به محترم شمرده شدن از سوی دیگران نیازمندیم، که خود نیز باید به دیده احترام به خود بنگریم و درباره ی خود خوب و مثبت بیندیشیم. بی توجهی کردن به دیگران همانقدر آسان است که مورد بی توجهی قرار گرفتن در این مورد خاص زجرآور به نظر میرسد. ما برای آنکه بتوانیم در مورد خودمان مثبت بیندیشیم به تایید دیگران محتاجیم.
مزلو معتقد است این چهار نیاز نقصانی، تابع یک روال سلسله مراتبی هستند.
آن زمان که این چهارسطح از نیاز نقصانی به حد مقتضی برای شخص مرتفع شدند، فرد خوش اقبال این فرصت را می باید که برای نیاز های والاتری که مزلو خودشکوفایی اش خواند دورخیز کند. این مرحله از انگیزش تفاوت های بسیاری نسبت به سطوح پایین تر نشان میدهند، چرا که در این سطح، دیگر به آن صورت پای نیاز یا کمبود در میان نیست. فرد بالغی که راه خود را تا این مرحله والا باز کرده است از نظر مزلو به جستجوی ارزش آمده است نه نیاز. انگیزه های عمل چنین انسانی، احساس کمبود ها یا علائق و سلائق شخصی نمیتواند باشد. او بر پایه باور ها و اصولی که یقین دارد درست هستند گام برمیدارد.
برای تفکر:
شما خود را در کدام مرحله از نیاز های مزلو میدانید؟
پست های مرتبط
10 شهریور 1401
9 شهریور 1401
9 شهریور 1401
8 شهریور 1401
8 شهریور 1401
دیدگاهتان را بنویسید