به تفاوت ها احترام بگذاریم
فهرست مطالب
- برون گرایی و درون گرایی
- احساس خوشبختی
- مسأله تفاوت ها
در این متن خواهیم خواند
کاری را که دوست داری دیگران برای تو بکنند تو برای آن ها نکن؛ شاید سلیقه آن ها با تو بسیار متفاوت باشد.
برنارد شاو معتقد است: « کاری را که دوست داری دیگران برای تو بکنند تو برای آن ها نکن؛ شاید سلیقه آن ها با تو بسیار متفاوت باشد.»
انسان ها چقدر تنهایی لازم دارند؟ این سوال پاسخ مشخصی ندارد چون انسان ها شخصیت های متفاوتی دارند. درونگرایی و برونگرایی یکی ویژگی های شخصیتی است. برونگرا ها «کنش محور» و درون گرا ها «فکر محور» هستند. برونگرا ها به دنبال گستره دانش و نفوذ و برون گرا ها به دنبال عمق دانش و نفوذ هستند.
برای برون گرا ها تعدد تعاملات و برای درون گرایان عمق تعاملات مهم است.
متاسفانه معلوم شده که تقریبا ناممکن است بتوان شیوه ای رضایت بخش طراحی کرد تا نشان دهد هرکس در کدام مدل جای میگیرد. یک دلیلش این است که مردم برای بروز واکنش ها یک شیوه منفرد و منسجم ندارند و در موقعیت ها یا حال و هوا های متفاوت برون گرا یا درون گرا تر هستند و دلیل دیگر این است که تقریبا غیر ممکن است فارق از جانب داری های به شدت فرهنگی باشد. اینکه در هر فرهنگی یا درون گرایی یا برونگرایی یک فاکتور مثبت نسبت به دیگری برشمرده میشود.
برای مثال برخی روانکاوان مدعی هستند که برای اینکه احساس خوشبختی کنیم باید سه ویژگی داشته باشیم: عزت نفس، خوش بینی و برون گرایی. تحقیقات نشان میدهد که برون گرایان خوشبخت تر از درون گرایان هستند اما برخی این یافته ها را زیر سوال میبرند. زیرا سرنخ هایی که برای اندازگیری خوشبختی به شرکت کنندگان پژوهش ها میدهند، جملاتی است چون من ادم خوش مشربی هستم. یعنی درواقع سرنخ هایی هستند که فقط خوشبختی برون گرا ها را میسنجد
همه ما دوست داریم دیگران ما را انسان هایی پیچیده و منحصر به فرد ببیند و در عین حال می خواهیم همه درست عین خودمان رفتار کنند.
مشکل ثابت مردم با مساله «تفاوت» هاست. تقریبا برای مردم ناممکن است که بدون تلاش بتوانند اصل « متفاوت اما برابر» را حفظ کنند و معمولا از میان تفاوت ها، آنی را میپذیرند که احساس راحتی و نزدیکی بیشتری با آن داشته باشند.
متاسفانه با اینکه برونگرایی و درونگرایی هر دو شکل های رفتاری معمول و درستی اند، باید به ما کمک کنند راحت تر با خودمان و دیگران کنار بیایم اما همواره چنین تاثیر مثبتی نداشته است.
انسان ها با هم فرق میکنند و ما در جامعه فعلیمان به تفاوت ها و فردیت احترام زیادی میگذاریم. اگر دولت سیاست هایی طراحی، مثلا همه ی افراد را مجبور کند لباس هایی یک شکل بپوشند یا به یک نوع موسیقی گوش دهند، قطعا از چنین سیاست هایی بیزار میشدیم. پس منطقی و عادی است که مردم مقادیر متفاوتی از تنهایی را دوست داشته باشند. همه ما دوست داریم دیگران ما را انسان هایی پیچیده و منحصر به فرد ببیند و در عین حال می خواهیم همه درست عین خودمان رفتار کنند. درواقع باید بکوشیم همنوعانمان را بهتر درک کنیم و ارزش های متفاوتی را که میتوانند جامعهمان را غنی سازد بهتر بشناسیم.
برای تفکر:
به نظر شما چگونه میتوان احترام به تفاوت های فردی را در جامعه گسترش داد؟
پست های مرتبط
27 آذر 1402
10 شهریور 1401
9 شهریور 1401
9 شهریور 1401
8 شهریور 1401
دیدگاهتان را بنویسید